سلام خوبید؟؟؟
منم هییییییییی بد نیستم...فردا مدرسمون تعطیل.یکی از افراد کله گنده شهرمون فوت شده...اگه اخبار ببینید میفهمید کیو میگم.
آخ که کلی استرس دارم واسه ایام عید و درسا و اینا نمیدونم باید چیکار کنم اصلا....
آخ که امروز کلییییییییییییییییییییییییییییییی توی مدرسه عکس گرفتیم واسه جشن فارغ التحصیلیمون...آخه ما بعد از عید نمیریم مدرسه دیگه.....امروز عصرم بچه ها رفته بودن خونه ی یکی از بچه ها که کلیپ درست کنن واسه جشن ولی من نرفتم چون با این دوست عزیز قهرم...نزدیک 10ماه!!!!!!!!!!!
من اصلا لباس عید و از این چیزا نخریدم که یه وقت خدای نکرده حس عید تو من القا نشه و به جاش کتاب خریدم و واسه یه فصل فیزیک دارم میرم کلاس....میدونید من تا الان درسامو میخوندم و به نسبت خوب خوندم ولی الان خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مصمم ترم...پس دعا کنید خدا و خانواده ی محترم کمک کنن و یه نتیجه خوبی بگیرم...از این نظر میگم خانواده که داشتم برنامه میریختن واسه بندر.....و من کلی داد زدم که من امسال کنکور دارم....حالا در هر صورت لطفا دعا کنید.
سلاااااااااااااااااااامممممم.........
امشب دوستام رفتن بیرون...همگی ولی من نرفتم....اصلا حوصله نداشتم...از طرف مدرسه بود و مسئولین مدرسه هم بوذن و با گیر دادن های خاص خودشون.....
واییییییییییی مدزسه داره تموم میشه و با تموم خوبی هاش...ولی خیلی دلم تنگ میشه...واسه دوستام...واسه سر کلاس نشستن و معلمارو اذیت کردن...لغو کردن امتحاناااااااااااااااا....
چقدر الکی بزرگ شدم....انگاری همین دیروز بود که دبستان بودم.....حالا کاش یه جور خوبی بزرگ شده بودم..آدم خوب و مشهوری شده بودم یا اینکه یه کار خاصی بلد بودم..هیچیییییییییی....
خدا کنه بقیه عمرم پر بار باشه...چمعه بازم آزمون دارم.دعا کنید عالی بشه.
واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی که امروز کارنامه ی آزمونمو گرفتمو ترازم 400تا رفته بود بالاتر...جالبیشم این بود که این آزمون بسیار سخت بود و همه گند زدن...منم عمومی هامو خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خراب کردم...اگر مثل همیشه عمومی هامو 60-70 میزدم کلییییییییییییییییییییییییییییییییی بیشتر پیشرفت میکردم.
از وقتی خط جدیدمو گرفتم با خودم گفتم دیگه به امین اس نمیدم ولی بسی این دل صاحب مرده طاقت نیاورد و............آره دیگه....ما خیلییییییییییی همدیگرو دوس داریم ولی نمیدونم چرا سریع دعوامون میشه!!!!!
در حقیقت در پی اندک قضایای شومی!!!!من مدام به امین شک دارم...ولی به هر حال مهردادم هست.ولی مشکل اینه که مهرداد و در یک سطح خیلی نرمال دوس دارم با اینکه خیلی پسر گلی هست.
یه خورده هم غر بزنم از این 2تا دوستم بهاره و زهرا.این 2دوست ما بسی خر خون بوده و بوی خر مونده میدن....زهرا که مدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااممممممممم دروغ میگه که اصلا نمیشه به حرفهاش اعتماد کرد و خیلی هم زهرا جان توی فیگور تشریف دارن.بهارم که خیلی مثبت!!!!اصلا به من نمیخوره...به قول زهرا مامان بزرگمونه....حالا زیاد مهم نیس به هر حال دوستامونن دیگه...چه میشه کرد....
سلام........
من الان کلییییییییییییییییییییی خستم...از صبح که پاشدم کلی خوندمو 4 تا 9.30 هم کلاس داشتم و بعدشم پیاده از مدرسه برگشتمو منتظرم آکادمی موسیقی گوگوش نگاه کنم.خیلییییییییییییی خستم....
دیشب دوستم همینجوری واسم یه گوشی اورد...خراب رفاقتماااااااااااااااااااااااااااا
جمعه آزمون دارم و کلی استرس.دوس دارم عالی بشه....آخ که شما هم دعا کنید..من برم که آکادمی شروع شد.
سلام امیدوارم کلییییییییییییییییییییییییی خوب باشید..
من که دیشب عروسی دختر عمه ام بود و کلی خوش گذشت....جاتون سبز....
دختر عمه ام اینا هم فردا میخوان برن کیش...خوش به حالشون.دیشب دختر عمه ام واسه مراسم از شیراز اومده بود دوستشو هم با خودش اورده بود...میگفت شیرازیه ولی از لهجش پیدا بود که شیرازی نیس....خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی دختر افاده ای بود انگار از دماغ فیل افتاده بود.
آخر شب کلی با پسر عمه ام در موردش حرف زدیم.یکی اون میگفت یکی من...من با این پسر عمم خیلی راحتم خیلی از حرفامونو به هم دیگه میگیم....خیلی پسر خوبیه.
امشبم دارم از تئاتر داداشم اینا برمیگردم...خیلییییییییییی متن خوشکلی داشت.خیلی واسش خوشحالم.واسش گل بردم.چقدر گل گرون شده هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جونم واستون بگه که هنوز هیچ گوشی ارزونی پیدا نکردم...دعا کنید زود یه چیز خوبی پیدا کنم.فعلا
اینو مریم نوشته بود منم خیلی خوشم اومد:
گنجشک با خدا قهر بود…
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:
می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که
دردهایش را در خود نگاه میدارد…
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.
فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،
گنجشک هیچ نگفت و…
خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت :
لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.
تو همان را هم از من گرفتی.
این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش بست…
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو
از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به
دشمنی ام برخاستی!
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.
ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...
سلام.....
واییییییییییییییییییییییییییییییییییی که گوشی ها که پیدا نشد هیچی....باید یه گوشیم واسه دوستم بخرم..هیچی پول ندارم....ببخشیدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ولی خیلی از این خدا خوشم نمیاد....خدایی که به داد بندش نمیرسه که خدا نیس دیگه..
اگه وقت کردید به هرچی که میپرستید واسم دعا کنید....کمک مالی هم قبوله...
یه خاطره ی طنزم بگم دیگه برم:
یکی از آشناهامون که پسره تو بیمارستان بستری بوده بعد پرستار میاد یه شیاف میده به دوستش میگه بدید بهش.دوستاشم میدن با یه لیوان آب بخوره
سلام بچه هاااااااااااااااااااا.....هنوز گوشیم پیدا نشده...کلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی گریه کردم.همه زندگیمه..6تومن(تومان)شارژ توش بوووووووووووود.....
الان از تولد برمیگردم....ولی تولد بهم زهر شد...تورو خدا دعا کنید زود پیدا شه...فعلا
سلام .امیدوارم خوب باشید من که اصلا خوب نیستم....
امروز گوشی خودمو دوستمو تو مدرسه قایم کردم آخه گفتن میخوان بگردن...بعد که رفتم بردارم نبود...تورو خدا دعا کنید زوووووووووووووووووووووووووووووووووود پیداش کنم...
اعصابم کلیییییییییییییییییییییی خورده ه ه ه ه ه ه ه ه.....هرچی سنگه مال پای لنگه..دعا کنید.
سلام خوبید؟
منم خوبم.فردا دارم میرم شیراز واسه مماغم.امیدوارم همه چی خوب پیش بره.امروز امتحان گسسته داشتم و بد نبوووووووووووودددددد........
وایییییییییییییی میدونید بدی این چند روز چیه؟؟؟!!نه اینکه با مامانم اینا هستم نمیتونم برم مهردادو ببینم...قرار بود واسم عروسک بخره...تازه زیادم نمیشه بهم دیگه اس بدیم و بحرفیم....
جمعه هم آزمون دارم و داداشم اصراااااااااااااااااااااااااااااااااار داشت که آزمونم و شیراز بدم.ولی من قبول نکردم.کلا این چند وقته خدارو شکر همه چی آرومه.فعلااااااااااااااااااا